نويسندگان
لینک دوستان

  برای دوباره آمدنش دعا نکن . . .

شاید وقتی آمد . . . همانی نباشد که رفته بود .

 

 

[ پنج شنبه 30 شهريور 1391 ] [ 21:31 ] [ مهران مافی ]


  به کم نور ترین ستاره ها قانع باش ،

که چشم همه به سوی پر نور ترین ستاره هاست . .

[ پنج شنبه 30 شهريور 1391 ] [ 21:31 ] [ مهران مافی ]


  حالم گرفتــــه .....
حالــــــــم گرفته از این شهـــــر...!!!! 

که آدم هایش همچون هــــــــــوایش ناپایدارنــــــــــــد...! 
گاه آنقدر پاک که باورت نمی شــــــــــــود...! 
گاه چنان آلوده که نفست می گیـــــــــرد...!
.................

[ پنج شنبه 30 شهريور 1391 ] [ 21:30 ] [ مهران مافی ]



  دیدی آن را که تو خواندی ز جهان یار ترین ،

سینه را ساختی از عشقش سرشار ترین ، 

آن که می گفت : منم بهر تو غمخوار ترین.....

چه دل آزار ترین شد......چه دل آزار ترین....

[ پنج شنبه 30 شهريور 1391 ] [ 21:29 ] [ مهران مافی ]

  این روزها میگذرند



ولی من از این روزها نمیگذرم...

[ پنج شنبه 30 شهريور 1391 ] [ 21:29 ] [ مهران مافی ]

  به سلامتیه هر کی الان تنهاستو یارشو میخواد . . .

یا هر کسی که دلش گرفته . . .

یا از کسی رنجیده . . .

خلاصه سلامتی هر کسی که دلش . . .

هواییه . . .

تنگه . . .

گرفته. . .

بی قراره . . .

[ پنج شنبه 30 شهريور 1391 ] [ 21:28 ] [ مهران مافی ]

 گفتم:میری؟


گفت❤:آره

گفتم:منم❤ بیام؟

گفت:جایی که من میرم ❤جای 2 نفره نه❤ 3 نفر

گفتم:برمی گردی؟

فقط خندید.❤....

اشک❤ توی چشمام حلقه زد

سرمو پایین❤ انداختم

دستشو زیر چونم گذاشت❤ و سرمو بالا آورد

گفت❤:میری؟

گفتم:آره

گفت:❤منم بیام؟

گفتم:جایی که من میرم جای❤ 1 نفره نه 2 نفر

گفت❤:برمی گردی؟

گفتم:جایی که میرم راه برگشت❤ نداره

من رفتم❤ اونم رفت

ولی

اون❤ مدتهاست که❤ برگشته

وبا ❤اشک چشماش

خاک مزارمو❤ شستشو میده. 
[ پنج شنبه 30 شهريور 1391 ] [ 21:27 ] [ مهران مافی ]

  آدمی ساخته افکار خویش است ،

همان خواهد شد که به آن می اندیشد . . .

[ پنج شنبه 30 شهريور 1391 ] [ 21:25 ] [ مهران مافی ]
خیلی سخته❤ وجودت پراز تمنای دیدار باشد ❤ولی نتوانی

حتی به تلفن هایش❤ جواب دهی


و خیلی زجر آوره❤ که تمام وجودت او را صدا زند


اما مجبور باشی به او بگویی❤ فراموشم کن ....


خیلی سخته❤ وجودت پر ازنیاز باشه❤ ولی بهش بگی
خداحافظ...
[ پنج شنبه 30 شهريور 1391 ] [ 21:23 ] [ مهران مافی ]

 (◕‿♥)¸¸.•°'°•❤هستی❤•°'°•.¸¸(◕‿♥)

 

(◕‿♥)¸¸.•°'°•❤هستی❤•°'°•.¸¸(◕‿♥)

گفت چی شدی؟❤ چرا اینجوریی؟

سرمو انداختم پایین❤ گفتم مهم نیست!

گفت❤ چرا سرتو می ندازی پایین؟

گفتم مهم ❤نیست!

گفت دلت واسم❤ تنگ نشده؟

گفتم❤ مهم نیست!

گفت عاشق❤ شدی؟

گفتم ❤مهم نیست

گفت من دوست❤ دارم!!!

گفتم مهم ❤نیست!

نارحت❤ شد،!

گفت اگه مهم نبود که❤ نمی پرسیدم؟!

گفتم مهم نیست!

یه لبخندی زد و❤ گفتش مهم نیست!!!!

گفتم ❤چی؟

گفت مهم نیست❤ چیزایی که مهم نیست

و رفت

سرمو بالا اوردم❤ تا رفتنش و ببینم.

یه هو داد زد نگاه نکن❤ چیزی رو که برات مهم نیست!

من هیچ ❤وقت نگفتم

مهم نیستی❤ فقط گفتم:

مهم نیست❤ دردای من

مهم نیست این ❤دل من

مهم❤ نیست درد دلام

مهم نیست غصه❤ هام

مهم نیست❤ دل خواسته هام

بی صدا شکسته❤ ام

مهم ❤نیست کجا بودنم

یا اینکه ❤گمشدنم

مهم نیست ❤نبودنم

مهم❤ تو بودی که دیگه نیستی

دیگه مهم نیست برام!❤!!!خداحافظ
[ پنج شنبه 30 شهريور 1391 ] [ 21:23 ] [ مهران مافی ]


  حال شبيه برفي است که در دست داري؛ اگر از آن استفاده نکني آب خواهد شد.

[ پنج شنبه 30 شهريور 1391 ] [ 21:21 ] [ مهران مافی ]


  وقتی کسی رو دوست داری
زمانیکه پای تلفن باید خداحافظی کنی
اما هنوز دلتون میخواد صداشو بشنوید یهو میگید راستی؟!
میگه : جانم...؟
آروم میگی : دوســـتـــت دارم
آخ ....
که این چند ثانیه آخر دلت میخواد پرواز کنی.....!

[ پنج شنبه 30 شهريور 1391 ] [ 21:20 ] [ مهران مافی ]

 

"عزیزم من به جز تو تا حالا
با هیشکی نبودم"
این از اون جمله های هست که آدم نمیدونه بعد از شنیدنش
باید احساسِ "خاص " بودن
بکنه، یا "خر" بودن !!! :|

[ پنج شنبه 30 شهريور 1391 ] [ 21:20 ] [ مهران مافی ]


  سری را که درد نمیکند دست مال نمیبندند

اما سر من درد میکند برای دستی که مال تو باشد . . .

[ پنج شنبه 30 شهريور 1391 ] [ 21:18 ] [ مهران مافی ]

  موضوع انشاء : تعطیلات خود را چگونه گذراندید ؟

- به نام خدا

- فرسنگ ها دور از آغوشش . . .

[ پنج شنبه 30 شهريور 1391 ] [ 21:17 ] [ مهران مافی ]

  از تنها بودنم راضی نیستم ؛



اما ….



خوشحالم که با خیلی ها نیستم … !!!

[ پنج شنبه 30 شهريور 1391 ] [ 21:16 ] [ مهران مافی ]

  خدایا این "قسمت" رو کجا فرستادی

که هر وقت نوبت من میشه ، میگن "نیست" ؟

[ پنج شنبه 30 شهريور 1391 ] [ 21:16 ] [ مهران مافی ]

  فلسفه ی تنهایی را هر چقدر هم که خوب ببافند ....

باز هم بی قواره بر تن آدم زار می زند .

[ پنج شنبه 30 شهريور 1391 ] [ 21:14 ] [ مهران مافی ]

  بعضــــــی ها گـــریه نمی کنند

اما از چشـــــم هایشان معلوم است که

اشکــــی به بزرگی یک سکــــوت

گــــوشه ی چشمشان به کمیــــــن نشسته...!

[ پنج شنبه 30 شهريور 1391 ] [ 21:13 ] [ مهران مافی ]

  از اینجآ تآ ڪجآ ؟از وسعت ِ این فآصلـﮧ برآیـҐ بگو .. میخوآهـҐ توشـﮧ بردآرҐ |: 

[ پنج شنبه 30 شهريور 1391 ] [ 21:11 ] [ مهران مافی ]

  دلـــتنــگــے یعــنــے روبـــروے دریـــا ایـــستــاده بآشـــے



ولے خـــاطـــره ے یــک خیـــابـــون خفـــت كنــــه
...

[ پنج شنبه 30 شهريور 1391 ] [ 21:9 ] [ مهران مافی ]

  نـَـہ اینڪہ حَرفے بَرای گـُفتـَـטּ نــَבاشتـہ باشَم
نـَـہ اینڪہ واژه اے مُناسبِ گــُفتَــטּ نـَבارم
سُڪوت ڪَرבم نـَہ بــِہ خاطِر خوבم...

آرے...

مَــטּ سُڪوت ڪَرבه اَم......
بخاطِر تو 

[ پنج شنبه 30 شهريور 1391 ] [ 21:9 ] [ مهران مافی ]

  لعنتی هرچه داشتم رو کردم ! اما تو … اسیر نشدی… سیر شدی!

می گفت پای رفتن ندارم؛ راست می گفت با سر رفت…

 

[ چهار شنبه 29 شهريور 1391 ] [ 19:24 ] [ مهران مافی ]

  پس از مــــــن،

اگر کسی تو را ببــــــوسد

روی لبــــــــهایت

تاکســتـــانی خواهد یافت

که مــــــــــن کاشـته ام…

[ چهار شنبه 29 شهريور 1391 ] [ 19:23 ] [ مهران مافی ]

  دنبال کسی نیستم که وقتی میگم میرم

بگه : نرو
!

کسی رو میخام که وقتی گفتم میرم

بگه صبر کن

منم باهات میام .. تنها نرو

[ چهار شنبه 29 شهريور 1391 ] [ 19:22 ] [ مهران مافی ]

  حماقت چیست…؟


این که من…

تو را…


با تمام بدی هایی که در حقم میکنی…!!


هنوز…


دوست دارم

[ چهار شنبه 29 شهريور 1391 ] [ 19:22 ] [ مهران مافی ]

 

  دل سنگ بمان

من هنوز هم

بت پرستم

[ چهار شنبه 29 شهريور 1391 ] [ 19:21 ] [ مهران مافی ]

  دلـــت که تــنگِ یکــ نفــر باشــد …
خودِ خــــدا هـــم بیـــاید تا خــوش بگــذرد و لحــظه ای فرامــوش کنی !
فایــــده نــدارد …
تو دلــت تنـــــگ اســــت
دلــت برای همــان یک نفــر تــنگ است …
تا نیــاید … تا نبــاـشد …
هیــچ چــیز درســت نمیـــشود …

[ چهار شنبه 29 شهريور 1391 ] [ 19:19 ] [ مهران مافی ]
.

  حــُــــرمت نان از قلب بیشـــــتر است

آنرا می بوســــــند، این را میشـــــکنند...

[ چهار شنبه 29 شهريور 1391 ] [ 19:19 ] [ مهران مافی ]

  هـی روزگـار

مـَن به دَركــ

خـودت خـَسته نـَشُدی

از دیدن تـَصویر تكـراری دَرد كشیدَن مـَن ؟

 

[ چهار شنبه 29 شهريور 1391 ] [ 19:18 ] [ مهران مافی ]

  کمــــی عــقب تــر بایــست!

دارد می کُـــشد زندگی اَم را

این عـــطرِ لعــنتی! ! 

[ چهار شنبه 29 شهريور 1391 ] [ 19:17 ] [ مهران مافی ]

 

[ چهار شنبه 29 شهريور 1391 ] [ 19:16 ] [ مهران مافی ]

[ چهار شنبه 29 شهريور 1391 ] [ 19:14 ] [ مهران مافی ]

  روزی اگــر نبودم ، تـــنها آرزوی ســـاده ام ایـــن است

زيــر لــب بگويي :

"یـــــــادش به خـــیر"

[ چهار شنبه 29 شهريور 1391 ] [ 19:13 ] [ مهران مافی ]

 

  معتاد به اینترنت مجرم نیس تنهاست
(حکیم ابوالقاسم مهران )

 

[ چهار شنبه 29 شهريور 1391 ] [ 19:12 ] [ مهران مافی ]

  به خدا واگذار میکنم هرکسی که این پست رو بخونه و پا نشه یه قر بده!

 

 

 

[ چهار شنبه 29 شهريور 1391 ] [ 19:10 ] [ مهران مافی ]

  مدتهاست

چتر منطق را بر سر گرفته ام!

تا باران عشق را

تجربه نکنم!

دیگر توان مقابله با

تب و لرز 

برایم باقی نمانده است!!!

[ سه شنبه 28 شهريور 1391 ] [ 14:19 ] [ مهران مافی ]

  عشق فراموش کردن نيست بلکه بخشيدن است.

عشق گوش کردن نيست بلکه درك كردن است.

عشق ديدن نيست بلکه احساس کردن است.

عشق جا زدن و کنار کشيدن نيست بلکه صبر کردن و ادامه دادن است.

[ سه شنبه 28 شهريور 1391 ] [ 14:17 ] [ مهران مافی ]

  به یادتم حتی اگر قرار باشد شبی بی چراغ

در حسرت یافتنت تمام کوچه ها رو قدم بزنم...

[ سه شنبه 28 شهريور 1391 ] [ 14:17 ] [ مهران مافی ]

  آغوشی می خواهم برای گريستن... 


هوای حوصله ابری است!

 

[ سه شنبه 28 شهريور 1391 ] [ 14:15 ] [ مهران مافی ]

درباره وبلاگ

تقديم به او كه نبود ولي حس بودنش بر من شوق زيستن داد .
امکانات وب

<-PollName->

<-PollItems->

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 12
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 66
بازدید ماه : 259
بازدید کل : 17554
تعداد مطالب : 420
تعداد نظرات : 30
تعداد آنلاین : 1